جنجال رسانههای غربی برای سیاسیکردن یک اختلاف شخصی
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۵۰۳۱۱
تکاپوی سفیر رژیم صهیونیستی پس از حمله به سفارت آذربایجان در تهران از نکات قابل تامل است. از سوی دیگر، رسانههای غربی در پی آن هستند تا یک اختلاف شخصی را به مسئلهای کاملا سیاسی و دیپلماتیک تبدیل کنند.
به گزارش مشرق،حوالی ۸ صبح دیروز جمعه (۷ بهمن ماه) راننده یک پراید با اسلحه کلاشینکف به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران واقع در خیابان «راستوان» حمله کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اخبار اولیه و انتشار ویدیوهای این اقدام مسلحانه حاکی از آن بود که مهاجم به بخش امنیتی سفارت نفوذ کرده و با اسلحه کلاشینکف رئیسسرویس امنیتی سفارت را به قتل رسانده است. همچنین در جریان دفع این حمله و متوقف کردن فرد مهاجم، دو مامور امنیتی سفارت نیز مجروح شدند.
بر اساس تصاویر ضبط شده توسط دوربینی که مقابل در سفارت را نشان میدهد، با فاصله زمانی اندکی پس از آنکه دو نفر از خودروی خود پیاده شده و وارد سفارت میشوند، فرد مهاجم با پراید به خودروی پارکشده آنها میکوبد و به سرعت پشت سر آنها با اسلحه آماده به شلیک، وارد اتاق حراست سفارتخانه میشود.
دوربین دیگری که داخل فضای ورودی سفارتخانه را ثبت و ضبط کرده نشان میدهد، مهاجم بلافاصله پس از ورود اقدام به تیراندازی میکند. دو نفری که دقایقی قبل وارد شده بودند تلاش میکنند از در دیگر اتاق حراست خارج شوند تا از مهاجم فاصله بگیرند و در امان باشند، اما در حین فرار به یکی از آنها گلوله اصابت میکند و به قتل میرسد.
در این فاصله یکی از نیروهای حفاظت سفارت جمهوری آذربایجان از پشت سر، به فرد مهاجم حمله میکند تا او را متوقف کند. گفته میشود با اقدام به موقع وی، از آسیب بیشتر در جریان این اقدام مسلحانه جلوگیری شده است. به فاصله کوتاهی اعلام شد که مهاجم مسلح توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. سردار رحیمی، فرمانده انتظامی تهران بزرگ ضمن تایید دستگیر شدن متهم، خبر داد که تحقیقات از وی ادامه دارد.
انگیزه حملهکننده به سفارت آذربایجان شخصی بود
سردار رحیمی با اعلام خبر دستگیری فرد مهاجم به سفارت جمهوری آذربایجان گفت: این فرد با ورود به سفارت آذربایجان با سلاح گرم اقدام به تیراندازی نموده که در این حادثه یک نفر کشته و دو نفر مجروح شدند.
وی افزود: با سرعت عمل پلیس فرد مهاجم بلافاصله دستگیر و تحقیقات از وی ادامه دارد.
سردار رحیمی با اشاره به اینکه این فرد به همراه دو فرزندش در محل سفارت حضور یافته، عنوان کرد: در تحقیقات اولیه فرد مهاجم انگیزه خود را مشکلات شخصی و خانوادگی اعلام کرده است.
همچنین پیش از آنکه موج واکنشهای رسمی به این حادثه آغاز شود، قاضی شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران درباره انگیزه اصلی از این حمله مسلحانه گفت: «تحقیقات اولیه نشان میدهند فرد مهاجم با انگیزه شخصی به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران حمله کرده است.»
اظهارات اولیه فرد مهاجم به سفارت آذربایجان
در تحقیقات اولیه متهم مدعی شده است: فروردین ماه امسال همسرم به سفارت آذربایجان در تهران مراجعه کرده و دیگر به منزل مراجعه نکرده است. وی انگیزه خود از حمله به سفارت جمهوری آذربایجان را اینگونه بیان میکند که در مراجعات مکرر به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران هیچ پاسخی از آنها دریافت نمیکردم و تصور میکردم همسرم در سفارت جمهوری آذربایجان در تهران حاضر است و حاضر به دیدار با من نیست. امروز صبح تصمیم گرفتم با اسلحه کلاشینکفی که از قبل تهیه کرده بودم به سفارت مراجعه کنم.
طبق اعلام رسانهها متهم در ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ شکایتی را مبنی بر مفقودی همسرش در ارومیه ثبت کرده است. همسر وی اهل باکو بوده است. پرونده مفقودی پس از پیگیری و مشخص شدن اینکه همسر وی به جمهوری آذربایجان بازگشته است در این موضوع خاص بسته میشود و پس از آن این فرد موضوع را از وزارت خارجه و سفارت جمهوری آذربایجان پیگیری میکرده است.
در ابتدای سال همسر فرد مهاجم با کمک دو نفر دیگر از اعضای خانوادهاش به جمهوری آذربایجان میرود و دیگر برنمیگردد.
رسانهها با انتشار جزئیاتی از اولین تحقیقات درباره متهم اعلام کردند فرد مهاجم مدعی شده است که همسرش فروردین ماه امسال (۱۴۰۱) به سفارت آذربایجان در تهران مراجعه کرده و دیگر به منزل بازنگشته است.
جمهوری آذربایجان سفیر ایران را احضار کرد
رسانههای جمهوری آذربایجان اعلام کردند که وزارت خارجه این کشور «سید عباس موسوی» سفیر ایران در باکو را در ارتباط با حمله مسلحانه صبح روز جمعه به سفارت این کشور در تهران احضار کرده است.
خبرگزاری ترند جمهوری آذربایجان با انتشار این خبر نوشت، طرف آذرباریجانی در این دیدار به طرف ایرانی ضمن محکومیت این حمله تاکید کرده است که اینگونه حملات علیه نمایندگیهای دیپلماتیک غیرقابل قبول است و این وظیفه کشور میزبان است که از ساختمانهای دیپلماتیک در مقابل هر حملهای دفاع کند.
این گزارش افزود: جمهوری آذربایجان همچنین در این دیدار به کنوانسیون وین برای محافظت از اماکن دیپلماتیک و جان کارمندان و دیپلماتهای خارجی اشاره کرده است.
«الهام علی اف» رئیسجمهوری جمهوری آذربایجان نیز این حمله مسلحانه که شخصی بودن انگیزه متهم در ارتکاب آن مشهود است را «اقدام تروریستی» خواند و در حساب توئیتری خود نوشت: «من قویا حمله تروریستی امروز علیه سفارتمان در تهران را محکوم میکنم. من عمیقا با خانواده و بستگان «عسکراف رضوان اوغلو» رئیس نیروهای گارد سفارت که برای محافظت از سفارت و کارمندان آن کشته شد ابراز همدردی میکنم. ما خواستار رسیدگی سریع به این اقدام تروریستی و مجازات تروریستها هستیم.»
وی در پایان تاکید کرد، «حمله تروریستی به نمایندگی دیپلماتیک غیرقابل قبول است.»
همچنین سخنگوی وزارت خارجه آذربایجان در گفتوگویی با تی آر تی اعلام کرد که دولت باکو درصدد است تا در آیندهای نزدیک سفارت خود در ایران را تخلیه کند.
این در حالی است که در طول دو سال گذشته، سفارت آذربایجان در ۵ کشور انگلیس، فرانسه، آمریکا، لبنان و گرجستان مورد حمله قرار گرفته اما مقامات دولت باکو اقدام به تعطیلی سفارت خود در این کشورها
نکردهاند.
دستور رئیسی برای بررسی حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان در تهران
محمد جمشیدی معاون امور سیاسی دفتر رئیسجمهور با انتشار مطلبی در فضای مجازی، نوشت: حادثه تلخ حمله به سفارت کشور برادر و همسایه جمهوری آذربایجان را محکوم میکنیم. آیتالله رئیسی بلافاصله پس از شنیدن این خبر ناگوار دستور بررسی همهجانبه موضوع را صادر و مراتب تسلیت و همدردی خود را با دولت، ملت و بازماندگان دیپلمات جانباخته اعلام و برای مجروحان آرزوی شفای عاجل کردند.
گفتوگوی تلفنی امیرعبداللهیان و همتای آذربایجانی
در پی حادثه حمله مسلحانه به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه با جیحون بایراموف همتای آذربایجانی تلفنی گفتوگو کرد.
وزیر امور خارجه ایران ضمن تسلیت و اظهار تأسف در این رابطه که به کشته شدن یک دیپلمات و مجروح شدن دو نفر دیگر از کارکنان این سفارت منجر شد، با وزیر خارجه جمهوری آذربایجان و خانواده این دیپلمات ابراز همدردی کرد.
امیرعبداللهیان، ضمن محکوم کردن این حادثه با اشاره به سوءاستفاده دشمنان دو کشور از حادثه امروز تأکید کرد: نباید اجازه دهیم که این حادثه بر مناسبات دو کشور تأثیر منفی بگذارد.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد کرد برای روشن شدن ابعاد مختلف حادثه، نهادهای امنیتی دو کشور در همکاری نزدیک با یکدیگر، موضوع را پیگیری و بررسی کنند.
امیرعبداللهیان در این تماس تلفنی همچنین مراتب تأسف و همدردی آیتالله رئیسی رئیسجمهور کشورمان را به الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان، دولت، مردم و بهویژه خانواده حادثه دیدگان ابلاغ کرد.
وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان نیز ضمن تشکر از ابراز همدردی و پیام تسلیت رئیسجمهور و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، از پیشنهاد وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران برای همکاری و هماهنگی نهادهای امنیتی و قضایی دو کشور برای روشن شدن ابعاد حادثه استقبال کرد.
پیش از آن نیز ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان ضمن تسلیت و ابراز همدردی عمیق با خانواده این عضو سفارت و نیز دولت و ملت آذربایجان، عنوان کرد: نیروهای انتظامی و امنیتی بلافاصله وارد عمل شده و فرد ضارب را دستگیر کردند که هم اکنون تحت بازجویی قرار دارد.
سخنگوی وزارت امور خارجه در ادامه افزود: با دستور ویژه مقامات سیاسی و امنیتی کشور، موضوع با اولویت و حساسیت بالا در حال بررسی است تا ابعاد این اقدام و انگیزه ضارب مشخص شود.
حادثه سفارت آذربایجان به هیچ وجه امنیتی، تروریستی یا سیاسی نیست
همچنین علی نیکزاد نایبرئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و آذربایجان در گفتوگو با تاریل اسماعیلاف دبیر اول سفارت جمهوری آذربایجان در ایران حادثه سفارت این کشور در تهران را تسلیت گفت.
وی افزود: از طرف مجلس شورای اسلامی و همچنین گروه پارلمانی دوستی ایران و آذربایجان این اتفاق تلخ را به دولت و ملت دوست و برادر جمهوری آذربایجان تسلیت
میگویم.
رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و آذربایجان ادامه داد: این حادثه به هیچ وجه امنیتی، تروریستی یا سیاسی نیست و بر اثر خصومت شخصی فرد مهاجم رخ داده و مهاجم برای پیگیری وضعیت همسرش بهطور مداوم به سفارت رفت و آمد داشته است.
نیکزاد با بیان اینکه این مسئله را تا حصول نتیجه پیگیری خواهد کرد، گفت: مهاجم به سفارت جمهوری آذربایجان قطعا محاکمه و مجازات خواهد شد.
واکنش شتابزده دولت باکو و جنجال رسانههای غربی
رویترز و بیبی سی فارسی، بلافاصله پس از انتشار خبر، ضمن برجسته سازی این ماجرای ظاهرا شخصی و ناموسی، سعی کردند ابعاد تروریستی- سیاسی به ماجرا داده و جنگ دیپلماتیک را انگاره سازی کنند.
همچنین واکنش شتابزده و پرخاشگرانه دولت باکو در حالی است که اگر در این ماجرا، یک همکار سفاررت جمهوری آذربایجان کشته و دو نفر مجروح شدهاند، در حمله تروریستی به حرم شاهچراغ شیراز، ۱۳ ایرانی شهید و ۲۱ نفر مجروح شدند. و طبق بیانیه رسمی وزارت اطلاعات: عنصر اصلی هدایت و هماهنگکننده این عملیات تروریستی، تبعه جمهوری آذربایجان بوده که از فرودگاه حیدر علیاف در باکو پرواز و از فرودگاه امام خمینی(ره) وارد ایران شده است. وی پس از رسیدن به تهران، خبر حضور خود را به عنصر هماهنگکننده در جمهوری آذربایجان اعلام نمود».
دولت باکو نه تنها هنوز درباره میزبانی تروریستهای ضدایرانی توضیحی ارائه نکرده، بلکه درباره عدم رعایت اصل حسن همجواری و میزبانی اقدامات جاسوسی و خرابکارانه صهیونیستها نیز سکوت اختیار کرده. (مانند تحرکات پهپادی و خرابکارانه علیه برخی تاسیسات در داخل ایران).
اما درباره رویکرد رسانههای انگلیسی گفتنی است که انگلیسیها، چند هفته قبل با سر و صدای بسیار و فراخواندن سفیر خود از تهران، سعی کردند با یک تیر، به چند هدف برسند: هم رسوایی بازداشت جاسوس بزرگ خود (علیرضا اکبری) و اعدام وی را با شوک درمانی به حاشیه بیندازند؛ هم روحیه دیگر مزدوران را بازسازی کنند؛ و ضمنا با همراه کردن برخی دول اروپایی (مثل فرانسه و آلمان)، ایران را به جنگ سفارتخانهای و دیپلماتیک تهدید کنند.
نتیجه اما، بیاعتنایی مطلق ایران بود تا جایی که سفیر بریتانیای صغیر- همان که با جنجال فراوان رفته بود- چند روز قبل، بیسر و صدا و مخفیانه به تهران برگشت؛ تا خبط و سرشکستگی ۲۵ سال قبل در ماجرای میکونوس را تکرار نکرده باشند.
با شلوغ کاری رسانههای انگلیسی درباره ماجرای سفارت جمهوری آذربایجان، به نظر رسید که آنها میخواستند شکست فاحش دو هفته قبل را از مسیر دیگری جبران کنند.
مراقب اخبار جعلی رژیم صهیونیستی باشیم
تکاپوی سفیر رژیم صهیونیستی پس از حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران از دیگر نکات قابل تامل بود.
حکمت حاجی اف و جورج دیک سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در آذربایجان درباره حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در ایران گفتوگو کردند.
سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در جمهوری آذربایجان همچنین در توئیتی نوشت: «سفارت اسرائیل در این زمان سخت با مردم آذربایجان همبستگی میکند.»
در همین رابطه محسن پاک آیین سفیر پیشین ایران در باکو گفت: انتظار وجود دارد که دولتهای دوست ایران و جمهوری آذربایجان این مسئله را با درایت مدیریت کنند و اجازه ندهند روابط خوب دو کشور خدشهدار شود.
وی با بیان اینکه باید کاملا مراقب اخباری که رژیم صهیونیستی و پانترکیستها منتشر میکنند باشیم تصریح کرد: اعتقاد دارم مسئولان دولت آذربایجان مسئله را هوشمندانه و عاقلانه دنبال خواهند کرد و اجازه نخواهند داد روابط دو کشور دچار مشکل بشود.
منبع: کیهانمنبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت حمله به سفارت حمله به سفارت آذربایجان جمهوری آذربایجان رژیم صهیونیستی انگلیس الهام علی اف آذربایجان علیرضا اکبری سفارت آذربایجان حمله مسلحانه حوادث تهران باکو خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سفارت جمهوری آذربایجان در تهران سفارت آذربایجان در تهران وزیر امور خارجه جمهوری رژیم صهیونیستی حمله به سفارت حمله مسلحانه ابراز همدردی وزارت خارجه رئیس جمهور مجروح شدن دولت باکو فرد مهاجم سفیر رژیم رسانه ها دو کشور دو نفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۵۰۳۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی لاکچری قالیباف زیر ذره بین /رضاخان حزب اللهیها، تکنوکرات میشود؟ /۵ پرده از زندگی سیاسی رئیس مجلس
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در گزارشی که سایت فراز منتشر کرده به مقاطع مختلف زندگی قالیباف پرداخته و نوشته است؛
محمدباقرقالیباف، سیاستمداری بدون تعلق سیاسی به یک خط فکری یا اجرایی است؛ عدم ثبات رویکردی او به یک جریان سیاسی یا حتی یک مانیفست سیاسی، تعیین هویت، باورها و خطوط قرمزش درعالم سیاست را مبهم کرده. واکاوی منش و رویکرد سیاسی-اجرایی او نشان میدهد، قالیباف بیش ازآنکه عُلقهای به یک تفکر داشته باشد، در سودای این بوده که در بزنگاهها، برخی افراد و طیفها را به خود جلب کند. زمانی ژست جهادی وانقلابی گرفته و صندلی مدیرانش را به چهرههای حزب اللهی و بسیجی سپرده و زمانی دیگر در قاب مدیری اجرایی تغییر مسیر داده و مدیرانی با رزومه اصلاح طلب و تکنوکرات را منصوب کرده است. عدم ماندگاری چهرههای هر دو طیف در تیمش نشان میدهد، قالیباف نه درپی افزایش بهروهوری تیمش که در سودای استفاده ابزاری از نیروهای شاخص و موثر جریانهای سیاسی باهدف جلب نظر و اعتماد سازی موقت طیفهای هدفش بوده واعتقادی به آن رویکرد یا باورنداشته است.
چنانکه همیشه و به سهولت مدیران و یاران نزدیکش را قربانی یارگیریهای جدید سیاسی میکند. شاید بیراهه نباشد که بگوییم او افراد و تفکرات را محلل اهداف و آرزویهای خود قرار میدهد و بی پروا سر آنها گردش و چرخش میکند.
جمعی دیگر از منتقدانش نیز معتقدند که رویکرد و مشی سیاسی قالیباف نوستالژیفروشی است و با این روش تلاش دارد، نبض هیجانات جامعه را بگیرد و اسب شانسش را زین کند و به مطلوب خود برسد. باوجود گنگ بودن مرام و مسلک سیاسی قالیباف، اما آنچه عیان است اینکه چند صباحی است طی طریق او در عالم سیاست بیش از آنکه با اوج گیری همراه باشد رو به افول وسقوط است. به نظر میرسد که نگاه ابزاری قالیباف به سیاست و عدم پایبندی او به یک جریان فکری مشخص، او را به چهرهای غیرقابل اعتماد میان جریانهای سیاسی و فردی طالب قدرت در عالم سیاست بدل کرده است.
اما «محمد باقر قالیباف کیست وچرا به جای اینکه به عنوان مدیری با سابقه و دارای بدنه اجتماعی مشخص و رویکردی قوام یافته در نظام جمهوری اسلامی صاحب نام و اعتبار شود، شیب سقوط و افول را در پیش گرفته؟» این پرسشی است که پاسخ آن را در این گزارش با بررسی رزومه سیاسی محمد باقر قالیباف در ۵ پرده بررسی کردهایم.
محمد باقر قالیباف کیست؟زاده طرقبه است و اول شهریورماه که برسد ۶۳ میشود. از ۲۱ سالگی در جمهوری اسلامی صاحب عنوان شد و در ۴۴ سالگی سودای ریاست جمهوری به سرش افتاد و وارد مسیر پر فراز و فرود سیاست شد؛ مسیری که این روزها روی سختش را به او نشان داده و هفتههاست با بزرگترین چالش حیات سیاسیاش دست بهگریبان است و برای ابقا در کرسی ریاست مجلس بی وقفه تقلا میکند.
درپروندههای عظیمی، چون هلدینگ یاس، املاک نجومی، بانک سرمایه، ارتشا و پولشویی عیسی شریفی قائم مقام ۱۲ سالهاش، رشوه ۶۵ میلیارد تومانی به نماینده مجلس و حتی داغترین پرونده این روزهای کشور یعنی باغ ازگل و داستان عجیب حوزه علمیه منتسب به کاظم صدیقی، همگی ردی از دوره مدیریتی قالیباف وجود دارد.
در ۳ انتخابات ۸۴، ۹۲ و ۹۶ رسما اعلام کاندیداتوری کرد و ماحصلش ۲ باخته و یک انصراف تحمیلی شد. قالیباف در دو انتخابات ۸۸ و ۱۴۰۰ هم توصیه به نیامدن گرفت و بیرون گود منتظر بهبود شرایط ماند.
همین حالا هم تحلیلگران سیاست داخلی کشور معتقدند هدف قالیباف برای ماندن در کرسی ریاست مجلس پس از باخت بزرگش در انتخابات اسفندماه گذشته، تحقق آرزوی رییس جمهور شدنش است.
باوجود تکرار این دو شاخصه در رزومه قالیباف، اما هویت سیاسی و تشکیلاتی او سیال است و بیراهه نیست، اگر بگوییم جیوهای عمل کرده. یعنی در هر دوره سازی متفاوت زده و به قالب آن درآمده. زمانی خود را «رضا خان حزب اللهیها» نامیده و با لباس خلبانی مقابل رقبا عرض اندام کرده و زمانی هم سودای تصاحب آرای خاکستری به سرش افتاده و خودش را تکنوکرات جلوه داده. روزگاری هم شعارمرد میدان بودن سر داده است. اخیرا هم با چفیهای که در بزنگاهها و میتینگهای سیاسی بر گردنش مینشاند، سودای انقلابیگری دارد.
پرده اول؛ از لباس رزم تا ناظم امنیتی
سال ۶۱، دربحبوحه جنگ ایران و عراق فرمانده تیپ ۲۱ امام رضا شد. پس از جنگ به سپاه پاسداران پیوست و به ریاست قرارگاه خاتم الانبیا و فرماندهی نیروی هوایی سپاه رسید تا اینکه در سال ۷۹ به فرماندهی نیروی انتظامی منصوب شد. حضور در نیروی انتظامی دوران اوج محمدباقر قالیباف بود. ایجاد دفاتر ملاقات مردمی در نیروی انتظامی، راهاندازی پلیس ۱۱۰ و... از جمله اقدامات او در نیروی انتظامی بود. اوهمچنین مبدع طرح امنیت اخلاقی در نیروی انتظامی بود و در گامی فراتراز این طرح، در دورهای او جمعی از هنرمندان، نویسندگان و روشنفکران به اداره اماکن احضارشدند. رویکردی که به فرماندهی نوگرایانه قالیباف چاشنی امنیتی هم اضافه میکرد.
قالیباف همزمان با فرماندهیاش بر نیروی انتظامی در سال ۸۳ با حکم رئیس دولت اصلاحات به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز رسید. جایگاهی که حواشیاش ۱۳ سال بعد به یک عنوان اتهامی علیه او بدل شد. در پایان اولین پرده زندگی سیاسی قالیباف، او فروردین سال ۸۴، سودای ریاست جمهوری به سرش افتاد و برای حضور در کارزار نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از فرماندهی نیروی انتظامی استعفا کرد.
پرده دوم؛ رضا خان حزب اللهیها، تکنوکرات میشودخرداد سال ۸۴ محمدباقرقالیباف با ادعای «من رضاخان حزب اللهیها هستم» وارد کارزار نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد. او تصور میکرد با بازسازی شمایل نیروی انتظامی میتواند روی موج نوستالژی تاریخی رضاخان سوار شود. چنانکه بنرهایی از او با لباس فرم خلبانی (تیپ کادری) درسطح شهرنقش بسته و برخی از هوادارنش نیز به مزاح با شعار «هم خوشگله هم بوره خود رئیس جمهوره» سعی در جلبنظر طبقه متوسط به او را داشتند.
نوستالژی فروشی قالیباف و یارانش از عزم رضاخانی در مصاف با دیگر رقبایش دیده نشد و او دراین انتخابات پس از محمود احمدی نژاد، مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی، چهارم شد.
انتخابات تمام شد و قالیباف رزومه کاپیتانی و عزم رضاخانیاش را بایگانی کرد و وقتی با ۸ رای از ۱۵ رای شورای شهر سوم تهران به شهرداری پایتخت رسید، کتوشلوار برتن کرد و در قامت مدیر اجرایی درآمد؛ ردایی که سه دوره برای او ماندگار شد و مدیریت شهر تهران را تا ۱۲ سال به نام او زد. تا زمانی که با تصاحب کامل شورای شهر پنجم از سوی اصلاح طلبان در سال ۹۶ او شهرداری را واگذار کرد. اگرچه در زمان شهرداری قالیباف پروندههای هلدینگ یاس و املاک نجومی رسانهای شده بودند، اما پس از خروجی قالیباف از شهرداری تهران حجم عمده فساد شکل گرفته طی آن ۱۲ سال از سوی محمدعلی نجفی شهردار تهران فاش شد. نجفی در گزارشی به شورای شهر از بدهی ۵۲ هزار میلیارد تومانی شهرداری سابق که برای مجموعه جدید به ارث گذاشته شده در کنار ۳۴ هزارمیلیارد تومان تعهد پرداخت به پیمانکاران، استخدام ۱۳ هزار نفر در آستانه انتخابات و... پرده برداشت.
پرده سوم؛ از ترک موتور ۱۰۰۰ با چوب تا غائله ۴ درصدیهاقالیباف از سال ۸۴ تا ۸۸ مشغول شهرداری تهران بود و با آمدن میرحسن موسوی به عرصه دهمین دوره انتخابات بیرون گود نشست و نظارهگر رقابتها بود. ۴ سال بعد، اما بازهم سودای ریاست جمهوری به سرش افتاد و خود را مقابل حسن روحانی قرار داد.
سال ۹۲ تصورش این بود که به دنبال افتتاح پروژههای مکرر عمرانی در شهرتهران و حواشی انتخابات سال ۸۸ و سرخوردگی بخش از طبقه متوسط، در قامت یک مدیر کتوشلواری درمقابل یک رقیب ملبس به لباس روحانیت و کاندیدای نه چندان محبوب طیف پایداری بازمانده ازدولت معجزه هزاره سوم یعنی سعید جلیلی، میتواند در جذب آرای خاکستری موفق باشد. به همین دلیل در مصاف با حسن روحانی و درتقابل با سعید جلیلی سعی در اتخاذ مشی دوگانه در این انتخابات داشت که نه به کام طیف خاکستری خوش آمد و نه مقبول جریان حزب اللهیها افتاد. به ویژه اینکه رقبای درون جریانیاش با افشای فایلی از او در روزهای پایانی انتخابات، تناقض کارنامه سیاسی و ادعاهای انتخاباتی او را عیان کردند.
فایل منتشر شده مربوط به سخنرانی او در جمع دانشجویان بسیجی با موضوع حوادث کوی دانشگاه در سال ۷۸ بود. قالیباف دراین فایل گفته بود: «حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامهای را که نوشته شد، من نوشتم (اشاره او به نامه فرماندهان سپاه به سید محمد خاتمی رئیسجمهور وقت است). بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با چوب هست. با حسین خالقی، ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم، آن جایی که لازم باشد، بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم. جزو چوب زنها هستیم. افتخار هم میکنیم...». به این ترتیب ۹۲ هم سال شانس قالیباف نبود و او باز هم باخت.
سال ۹۶؛ از لوله کردن دانشجویان درحملات گازانبری تا پرونده سال ۸۴ قالیباف در شعامعشق قالیباف به رئیس جمهور شدن آنقدر دو آتشه بود که شکست دوبارهاش او را دلسرد نکرد. او ۴ سال بعد، درحالی که همچنان شهردار تهران بود، بازهم کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شد و این بار با راه انداختن غائله ۴ درصدیها سودای فسادستیزی، پاکدستی و مردمی بودن را جایگزین شعارهای قبلیاش کرد. درهمین انتخابات بود که در پاسخ به اتهامات اوعلیه رویکرد اقتصادی دولت یازدهم، حسن روحانی علیه او دست به افشاگری زد. روحانی در مناظره تلویزیونی کاندیداها خطاب به قالیباف، به پروندهای اشاره کرد که برای برملا نشدن آن اصطلاحا «مردانگی» کرده بود. اگر چه حسن روحانی اشارهای به ماهیت پرونده نکرد، اما گفت: «بعضی از نکات را اصلا مایل نیستم بیان کنم، اما مجبورم به ملت شریف ایران بگویم. من اگر پرونده سال ۸۴ آقای قالیباف که دست من بود و نگذاشتم پرونده بشود و دعوا کردم با بعضیها در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی (شعام) که نباید کسی مطلع شود اگر آن مردانگی را نکرده بودم هم اکنون شما اینجا ننشسته بودید.»
تنها دقایقی پس از سخنان روحانی، گمانهزنیها در خصوص «پرونده سال ۸۴ قالیباف» آغاز شد. از کشته شدن ۷ نفر در ماجرای مسابقه فوتبال، رشوه ۲۰ میلیونی، قاچاق ۷۰۰ میلیونی سوخت در سیستان و... همه در کف رسانهها مطرح شدند. اما یادآوری توییت عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات مبنی بر اینکه «چرا گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره نقش پولهای کثیف در انتخابات ۸۴ منتشر نمیشود؟» گزاره اصلی را نمایان کرد.
البته که پاسخ کوبنده حسن روحانی، قالیباف را از تک وتا نینداخت و او در ادامه مانورهای تبلیغاتیاش با پیوستن به کمپین «فرزندت کجاست؟» اتهاماتی را علیه جمعی از وزرای روحانی مطرح کرد.
او سپس فهرست اموال خود و اسحاق قالیباف فرزند تحت تکفلش را رسانهای کرد؛ فهرستی که کذب بودنش ۶ سال بعد با افشای حساب بانکی اسحاق قالیباف همگان را شوکه کرد. اسفندماه سال گذشته با افشای پرینت حساب اسحاق قالیباف پسرکوچک سردار خلبان در ماجرای رد درخواست اقامتش ازسوی دولت کانادا، عیان کرد که ادعای او درباره حساب یک میلیون تومانی پسرش به عنوان تنها فرزند تحت تکفلش درسال ۹۶ دروغ بوده. یعنی درست همان روزها موجودی حساب بانک پاسارگاد اسحاق قالیباف ۲۹۵ هزار دلار یعنی بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بوده است.
پرده چهارم؛ زندگی لاکچریاگرچه قالیباف در سال ۹۶ کرسی ریاست جمهوری و شهرداری تهران را به موج امید اصلاحات باخت، اما بازهم دلسرد نشد و دو سال بعد یعنی در سال ۹۸ در اوج سرخوردگی بدنه اجتماعی جریان امید در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی کاندیدا شد و در انتخاباتی با نرخ مشارکت ۲۶ درصدی در تهران، به عنوان رای اول تهران به بهارستان رسید. در حالی که درانتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف با یک میلیون ۶۰۸ هزار رای به عنوان رای اول تهران وارد مجلس شده بود.
او درمجلس یازدهم به ریاست رسید. ریاستی که بازهم مانع طرح شایعه کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نشد. به ویژه اینکه در سال ۹۹ نیز بعد از ترور شهید قاسم سلیمانی، لباسی شبیه به حاج قاسم را بر تن کرد و با انتشار عکسها و خاطراتش با سردار سلیمانی درصدد بازنمایی اقدامات انقلابی ایام رزمندگیاش برآمد. روندی که منتقدانش آن را به تحرکات انتخاباتی او تعبیر میکردند. این تحرکات که به افشای سبک زندگی لاکچری او و فرزندانش در همان سال منجر شد و غائله سیسمونی گیت (خرید حجم زیادی وسایل سیمسونی دخترش مریم از ترکیه) و مدارس لاکچری الیاس پسرارشدش در تهران و کیش را به کف شبکههای مجازی کشاند. افشاگران او که از جامعه عدالتخواهان بودند قالیباف را به «ریا و تشرع دروغین» متهم کردند و گفتند این سبک زندگی با سادهزیستی و تشرع جریان انقلابی و حزب اللهی همخوانی ندارد و چگونه میتوان با این تناقض رویکردی به او به عنوان شاخصه یک جریان اعتماد کرد؟
در نهایت اسفندماه سال ۹۹ و به توصیه بزرگان اصولگرا به نفع ابراهیم رئیسی از حضور در انتخابات انصراف داد و بازهم ناکام ماند و این بار در رقابتی غیررسمی به رئیسی باخت.
پرده پنجم؛ بلوای درخواست اقامت اسحاق قالیباف از کانادا و سقوط ۴ پلهای سرداراو در مجلس ماند، اگرچه شیوه عملکردی و رودرویی چراغ خاموشش با دولت و افشای انبوهی از ناگفتههای رویکردی و مدیریتی او همچون ماجرای سیمسونی گیت، تراول گیت، ماجرای شاسی بلندها و... جایگاه سیاسی و ریاست او را بر مجلس را نزد جریان انقلابی که از سال ۹۶ به آن پیوسته بود، سستتر از پیش کرد.
چنانکه در دو هفته منتهی به انتخابات دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی تعدد افشاگریها علیه او از ماجرای رد درخواست اقامت اسحاق پسرکوچکش درکانادا و سرقت ۷ کیلو طلا از منزل الیاس، پسرارشدش در سال ۱۴۰۰ و حذف چهرههای شناسنامهدار جریان حزباللهی از دایره نزدیکانش، جریان انقلابی را مقابلش قرار داد و سبب سقوط ۴ پلهای او درانتخابات شد. قالیباف در این دوره از انتخابات تنها ۴۴۷ هزار رای به دست آورد و آرایش نسبت به دوره قبل ۸۱۷ هزار رای کاهش یافت. او این بار نه به حسن روحانی یا ابراهیم رئیسی که به محمود نبویان، امیرحسین ثابتی و حمید رسایی باخت.
سال ۱۴۰۲، سال سقوط قالیباف از جریان انقلابی و رویگردانی بدنه اجتماعیاش بود. سقوطی که سبب طرح بحث انصراف او از حضور در مجلس از سوی جمعی از مشاورانش شد، اما طمع ماندگاری در قدرت مانع از انصراف او شد. حالا چند هفتهای است که باز هم ایده جذب رای نمایندگان مستقل و اصلاح طلب حاضر در مجلس دوازدهم مجددا او را به فکر چرخش و گردش از راست به چپ کرده است. گردشی که بار دیگر منجر به بی اعتمادی بیش از پیش حزب اللهیها به او خواهد شد.
حال باید منتظر ماند و دید سرانجام تز جدید حلقه مشاوران سردار چیست و پرده ششم زندگی «رضاخان حزب اللهی» سال ۸۴ و فرمانده شورای ائتلاف نیروهای انقلاب ۵ سال اخیر را به کدام سمتوسوی خواهند کشاند؟
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903913